سفارش تبلیغ
صبا ویژن



مجموعه سوتی های 87 - گوجوآ (خاطرات دوران دانشجویی)

سلام

هدیه من به همه مخاطبین وبلاگمون برای سال نو

مجموعه سوتی های محشرمون تو سال 87

مریم:

یعنی آخر سوتی

امتحان آیین دادرسی کیفری 2، میان ترم

استاد محترم یه سوال دادن که

یه آدمی تو قزوین توزیع مواد مخدر کرده، تو کرج یه قتل عمد داشته با یه فقره دزدی و ...

سوال راجع به صلاحیت ها بود

تقریبا می شه گفت تمام سوال بستگی به این داشت که موقعیت شهر ها رو تشخیص بدم

منم زدم تو گوش سوال و تا ته بر اساس اینکه قزوین جز استان تهرانه سوال ها رو جواب دادم

آخر امتحان شک کردم که نکنه قزوین استان شده

از مراقبمون سوال کردم

مراقب هم ترسید که جواب کنکور سراسری رو لو بده

یه قیافه حق به جانب گرفت که من که نمی تونم جواب بدم

خلاصه منم همه سوال ها رو بر اساس اینکه قزوین جزئی از استان تهرانه جواب دادم

لیلا:

سر  کلاس مدنی 8، شفعه

استاد محترم سوال کردند اگه مال چند دست چرخیده باشه

شفیع کدوم یک از معاملاتو می تونه اخذ به شفعه کنه؟

از نطر عقلانی کدوم یکیشو اخذ به شفعه می کنه؟

لیلا: اونکه ثمن معامله از همه بیشتره!

استاد: مگه شفیع سفیهه؟

ناهید:

-مریم داییت چطوره؟

-خوبه بهتره، عمل کرده.

-حالا سرطان چی داره؟

-سرطان مثانه

-آخی عجب سرطان هایی! آدم می مونه! سرطان شانه!

زهرا:

از زهرا سوتی اون جوری یادم نیست 

این آخرین عیدیه که ما دانشجوییم

سال دیگه عید معلوم نیست کی داره چی کار می کنه

کجای این دنیای بزرگه

دهک خرما خرک تهران؟!

قاره نجف آباد؟!

شهر اصفهان؟!

نمی دونم

ولی سال خوبی برای همه و همه آرزو می کنم

سال دیگه کنار هم نیستیم که من بخندین که تو امتحان زیر سوال ها رو با خط کش

خط می کشم

دیگه سال دیگه با هم نیستیم سر امتحان یس بخونم،بهتون فوت کنم

الان که در مجال این بحث نمی گنجه ولی یه پست ایشالله می ذارم در مورد اینکه من و لیلا

رفتیم مسابقه تو تلویزیون

 



نویسنده » زهرا،لیلا،ناهید،مریم . ساعت 11:43 عصر روز چهارشنبه 87 اسفند 28